چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۳ |۹ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 11, 2024

برای اینکه امنیت عمومی فراگیر باشد، باید همۀ مردم را در آن نقش داد و اگر هر کدام از افراد جامعه و نیز مسئولین به وظیفه خود به درستی عمل کنند، نظم و امنیت در جامعه برقرار و جلوی هر نوع هرج و مرجی گرفته خواهد شد و زمانی که مسئولین از مردم فاصله بگیرند، در حقیقت حاکمیت پشتوانه و اقتدار خود را از دست خواهد داد.

به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین رمضانی امام جمعه هامبورگ در خطبه های نماز جمعه و در ادامه سلسه مباحث اسلام و صلح و امنیت به عوامل تهدید کننده ی امنیت پرداخت.متن کامل بیانات مدیر مرکز اسلای هامبورگ در ذیل می آید:

از مباحث مهم در موضوع امنیت، بحث عواملی است که امنیت را مورد تهدید قرار می‌دهد. در جلسه پیشین به دو عامل سیاسی و اقتصادی اشاره شد و اکنون به عوامل دیگر اشاره می‌شود:

عوامل اجتماعی تهدید کننده امنیت

هر یک از ناهنجاری اجتماعی تهدیدی برای امنیت خواهد بود. مثلاً رواج تبعیض و بی‌عدالتی در هر بخشی می‌تواند تهدید جدی برای امنیت باشد. مراد از بی‌عدالتی اجتماعی این است که حقوق افراد جامعه و استحقاقی را که دارا هستند مورد شناسایی قرار نگیرد و یا اینکه به آنها داده نشود.

به هر حال امکانات مادی و معنوی جامعه بدون آنکه افراط و تفریطی در توزیع آنها صورت گیرد، باید برای انسانها هزینه گردد. به همین جهت اسلام به این مهم توجّه بایسته‌ای را نشان می‌دهد و به همین علت در قرآن کریم بیش از سیصد بار عنوان ظلم و الفاظ مرادف آن به کار رفته و در حقیقت آنهایی که حقوق انسانها را نادیده می‌گیرند و ظلم و ستم می‌کنند، مورد نکوهش قرار گرفته اند؛ زیرا زندگی مردم بر پایۀ ظلم ویران می‌شود و جامعه ناامن و بی‌ثبات می‌گردد. در حقیقت ثبات حاکمیت، وابسته به احیای سنتهای عدالت در ابعاد مختلف است؛ چه اینکه امیرالمومنین(ع) فرمود: «ثبات الدول باقامة سنن العدل». این بی‌عدالتی اجتماعی، زمانی در تخصیص منابع خود را نشان می‌دهد. به این معنا که برخی از افراد جامعه از حق و حقوق بیشتری برخوردار شوند در حالیکه بسیاری از افراد کم‌درآمد و بی‌بضاعت از حقوق مسلّم خود محروم شوند. به همین جهت حضرت امیرالمومنین(ع) در پرسشی که از حضرت در مقایسه برتری میان جود و عدل داشتند فرمود: « العدلُ یَضَعُ الأمور مَواضِعها وَ الجود یُخرِجُها مِن جِهَتِها وَ العدلُ سائسٌ عامٌّ و الجود عارضٌ خاصّ فالعدل أشرفها و أفضلُها » کدام یک از عدل و جود از دیگری بهتر است؟ فرمود: عدالت هر کاری را در محل مناسب خود قرار می‌دهد و جود آن را از جهت اصلی خود خارج می‌کند و عدالت اداره کننده عموم است اما جود در موارد خاص جریان می‌یابد.

بنابراین عدالت شریف‌ترین و با فضیلت‌تر است. بنابراین اگر تخصیص به شکل عادلانه نباشد، باعث شکاف طبقاتی در جامعه می‌گردد. به همین جهت حاکمیت در هر بخشی باید با مدیریت صحیح تخصیص منابع مالی، شرائط را برای رفاه نسبی افراد جامعه فراهم سازد تا عده‌ای به دنبال خلاف و حیله و نیرنگ و فریب و چپاول نباشند.

بی تردید رواج بی‌عدالتی و تبعیض در رفتار حاکمیت با مردم، چه در توزیع درآمدها و امکانات ملی و چه در ارائه خدمات دولتی می‌تواند از مهمترین عوامل نارضایتی‌ها و کاهش اعتماد عمومی به هر حاکمیتی باشد و در نتیجه جامعه را با ناامنی مواجه خواهد ساخت و پایه‌های اجتماعی جامعه را متزلزل خواهد نمود. البته تأکید بر عدالت‌مداری در اسلام به این معنا نیست که جایگاه‌ها و امتیازات شخصی افراد نادیده گرفته شود،؛ بلکه همۀ تأکیدها به این جهت است که جامعه با آسیب‌های اجتماعی از جمله تبعیض بر اساس روابط و ملاحظه دوستی، هم گروهی، فامیلی و یا موقعیت‌ها سیاسی، مالی و اجتماعی مواجهه نشود.

* از تفرقه افکنی میان ملت و حاکمیت غافل نشویم

در عوامل اجتماعی که امنیت جامعه را تهدید می‌کند، نباید از تفرقه افکنی، ایجاد اختلاف میان ملت و حاکمیت و یا اختلافهای مذهبی غافل بود؛ زیرا هر کدام از این امور در تغییر فضای آرامش جامعه تأثیرگذار خواهد داشت. به همین جهت اسلام بر وحدت و همدلی و الفت تأکید فراوان دارد و این توصیه را به حاکمیت می‌کند که با تلاش برای رسیدن به ملاک‌ها و معیارهای اصیل انسانی، مردم را راضی نگه دارند و نقش آنها را در تبعیت از حاکمیت و و تقویت آن نادیده نگیرند. از این رو تأکید می‌کند که اجرای عدالت را که خوشایند همه مردم است، جزء مهمترین دغدغه خود قرار دهد و هیچگاه به خاطر رضایت و خشنودی عده‌ای محدود، خشم عمومی مردم را زمینه سازی نکند؛ زیرا خشم و غضب مردم مهمترین عامل ناامنی و بی‌ثباتی را در پی خواهد داشت.

لذا امیرالمومنین(ع) در عهدنامه خود به مالک اشتر می‌نویسد: ولْيَكُنْ أَحَبَّ الأمُورِ إلَيْك أَوْسَطُهَا فِي الْحَقِّ، وأَعَمُّهَا فِي الْعَدْلِ، وأَجْمَعُهَا لِرِضَى الرَّعِيَّةِ، فَإِنَّ سُخْطَ الْعَامَّةِ يُجْحِفُ بِرِضَى الْخَاصَّةِ، وإِنَّ سُخْطَ الْخَاصَّةِ يُغْتَفَرُ مع رِضَى الْعَامَّةِ، ولَيْسَ أَحَدٌ مِنَ الرَّعِيَّةِ أَثْقَلَ علَى الْوَالِي مَؤونَةً فِي الرَّخَاءِ، وأَقَلَّ مَعُونَةً لَهُ في الْبَلاءِ، وأَكْرَهَ لِلانْصَافِ، وأَسْأَلَ بِالالْحَافِ، وأَقَلَّ شُكْراً عِنْدَ الاعْطَاءِ، وأَبْطَأَ عُذْراً عِنْدَ الْمَنْعِ، وأَضْعَفَ صَبْراً عِنْدَ مُلِمَّاتِ الدَّهْر، مِن أَهْلِ الْخَاصَّةِ، وإِنَّمَا عِمَادُ الدِّينِ، وجِمَاعُ الْمُسْلِمِينَ، والْعُدَّةُ لِلاعْدَاءِ الْعَامَّةُ مِنَ الامَّةِ، فَلْيَكُنْ صِغْوُك لَهُمْ، ومَيْلُك مَعَهُمْ. كارى كه از ميان همه كارها بايد بيشتر دوست داشته باشى اعتدال در راه حق و همگانى كردن عدالت و تلاش براى جلب رضايت مردم است. زيرا نارضايتى توده مردم اثر خشنودى خواص را از بين مى‏برد و ناخشنودى خواص در حالى كه اكثر مردم راضى باشند، اثرى ندارد و به حساب نمى‏آيد و در مواقعى كه گشايش هست، سنگينى بار خواص بر والى از همه افراد جامعه بيشتر است و در موقع گرفتارى يارى و كمك خواص از همه كمتر است و رعايت انصاف را از هر چيزى بدتر مى‏دانند و هنگام درخواست از همه بيشتر مى‏خوانند و هنگامى كه به آنان عطا مى‏شود از همه كمتر سپاس مى‏گزارند و چون به ايشان عطا نشود از جهت قبول عذر از همه مردم كندترند. و در سختى روزگار صبرشان از همه كمتر است. به تحقيق آنهايى كه حامى دين و موجب كثرت مسلمين و آماده پيكار با دشمنانند توده مردمند پس تو بايد با اين گروه همراه باشى و به سوى ايشان ميل و رغبت نشان دهى.

بنابراین برای اینکه امنیت عمومی فراگیر باشد، باید همۀ مردم را در آن نقش داد و اگر هر کدام از افراد جامعه و نیز مسئولین به وظیفه خود به درستی عمل کنند، نظم و امنیت در جامعه برقرار و جلوی هر نوع هرج و مرجی گرفته خواهد شد و زمانی که مسئولین از مردم فاصله بگیرند، در حقیقت حاکمیت پشتوانه و اقتدار خود را از دست خواهد داد. از جمله اموری که امنیت جامعه‌ای به خطر می‌اندازد دامن زدن به اختلافهای مذهبی است که اگر افراد جامعه توجّه به مشترکات خود نداشته باشند، نقشه جدائی از افراد و گروهها به واسطه طرح مباحث اختلافی توسعه می‌یابد و گاهی منجر به اهانت و توهین به مقدسات مذهبی می‌گردد. در این صورت پیروان هر گروهی برای دفاع وارد عمل می‌شوند که اگر جلوی این تنش‌ها گرفته نشود به امنیت عمومی جامعه ضربه وارد خواهد شد.

به همین جهت قرآن کریم پیشنهاد می‌کند به اصول و مبانی مشترک میان ادیان و مذاهب توجّه شود تا زندگی مسالمت‌آمیز میان افراد جامعه تحقق یابد و علت آنکه در فقه اسلام مباحث مفصلی در رابطه با رفتار مسلمانان با غیر مسلمانان مطرح شده، به همین جهت است. چه اینکه همین پیشنهاد در خصوص پیروان مذاهب هم مطرح است؛ به این معنا که با پذیرش مشترکات، باید یک زندگی بدون هرج و مرج و اختلاف را دنبال نمود تا بی جهت جوامع بشری خود را درگیر اختلافات مذهبی و قومی و قبیلگی نکنند؛ زیرا این نوع اختلافات به نفع هیچ فرد و گروهی تمام نخواهد شد و بلکه برای همه زیان‌آور خواهد بود.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha